علی نوید گویی، مدیرعامل انتشارات نوید شیراز در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین با اشاره به فضای ملتهب بازار نشر و کاغذ، تبعات و آسیبهای پیش روی این صنعت در آیندهای نزدیک اظهار کرد: وضعیتی که امروز ما با آن مواجهیم بسیار مشکل آفرین شده است. اگر به بحث فرهنگ و به ویژه فرهنگ مکتوب توجه کنیم میبینیم که اگر مسؤولان ما به انقلاب و ارزشهای آن پایبند بوده، به آن اعتقاد داشته باشند دچار این مشکلات نمیشویم، چرا که پایه و اساس انقلاب ما فرهنگی است و کشور ما ریشههای فرهنگی عمیق و غنی دارد. لذا بایستی به این مسأله توجه بیشتری نشان داد که اگر جلوی این وضعیت را نگیریم قطعاً صدمات جبران ناپذیری به ما وارد خواهد شد.
وی در ادامه افزود: این مسأله که ما کتاب تولید نکنیم چون کاغذ وجود ندارد یا ارز گران شده است و دلالانی با ارزهای دولتی یا آزاد کاغذ وارد کردند و در انحصار خود نگه داشتند، به هیچ وجه توجیه مناسبی نیست و خطرناک است. باید ببینیم چه کسی یا کسانی تصمیم گیرنده هستند. مسأله فرهنگ باید در الویت امور باشد و اهمیت آن حتی از آذوقههای خوراکی هم جایگاه بالاتری دارد. اگر به بسیاری از این مشکلات و معضلاتی که امروز پدید آمده از سالهای قبل توجه کرده بودیم امروز دچار این وضعیت نمیشدیم اما متأسفانه دیگر به این مسائل بیتفاوت شدیم.
نویدگویی تصریح کرد: جدا از مسأله تولید کتاب باید این را هم در نظر بگیریم که غیر از این که یک کتاب تولید میشود، در واقع این کتاب تولید اندیشه شاعر، نویسنده، مورخ، فیلسوف و ... است؛ هیأتی از افراد و نیروهای مختلف در خلق و تولید این اثر زحمت میکشند و در آن نقش دارند تا به دست ویراستار، مصحح و ناشر که در رأس امور است برسد. حال خودتان حساب کنید در این وانفسا چند نفر از کار بیکار میشوند؟! واقعاً این ها باید چه کنند؟ اگر از بعد فرهنگی بیتفاوت هستیم حداقل به این مسأله واقف باشیم که چه بلایی بر سر دست اندرکاران این حوزه میآید. هر روز دهها چاپخانه و لیتوگرافی دنبال کار هستند و با من تماس میگیرند در حالی که کار وجود ندارد و من متأسفانه نمیدانم عاقبت این وضعیت چه خواهد شد؟
دوباره نباید سراغ کسانی رفت که سابقه خوبی ندارند
وی در خصوص بحث دلالی کاغذ و تأثیری که دلالان در بازار کاغذ و بالطبع صنعت نشر میگذارند، گفت: آنچه مسلم و روشن است این است که ماجرای کاغذ و واردکنندگان آن کاملاً پیچیده است. آنها با هر نوع ارزی اعم از دولتی و آزاد که البته اکثریت با ارز دولتی کاغذ وارد و پیش بینی بالاتر از 6 ماه و یک سال را میکنند؛ به طور مثال اگر سال 96 کاغذ وارد کردند در واقع برای سه سال کاغذ آوردند و خرید کوتاه مدت نداشتند. موضوع اینجاست که حجم زیادی از کاغذ ظرف این سه چهارماه مصرف شد و کاغذی که 80 هزارتومان بود به رقم 165 هزار تومان رسیده است. قیمت امروز کاغذ گلاسه هر کیلو 9 هزار تومان بوده در حالی که ما این کاغذ را دی ماه گذشته 3800 تومان خریدیم. چطور در این زمان کوتاه این افزایش قیمت را تجربه کردیم؟ اگر کاغذ 165 هزار تومان باشد جوابگوی کتاب خواهد بود؟ در این شرایط قیمت کتاب هم افزایش پیدا خواهد کرد و قطعاً از توان مردم برای خرید خارج خواهد شد.
مدیرعامل انتشارات نوید شیراز ادامه داد: با این وضعیت کسانی که در حوزه فرهنگ فعالند؛ از ناشر گرفته تا نویسنده، به دلیل وجود این گروههای مافیایی باید بیکار و خانه نشین شوند و ما در این شرایط باید به چه چیزی ببالیم؟ این درحالی است که ما تمدن چند هزار ساله فرهنگی داریم واین وضعیت امروز فرهنگ ماست.
وی درباره راهکارهای موجود کنترل بازار کاغذ و برون رفت از این وضعیت اظهار کرد: به نظرم وضعیت کاملاً از کنترل خارج شده است؛ درست مانند قطاری که از ریل خارج شده و بدون لوکوموتیوران با سرعت در حال حرکت است و مشخص است که در نهایت دچار چه اتفاقی میشود. با این حال فکر میکنم کنترل کردن کار و این وضعیت کاملاً ضربتی است. باید کار را به چند تاجر خوشنام و با ایمان که در اتحادیه هم حضور دارند سپرد. دوباره نباید سراغ کسانی رفت که سابقه خوبی ندارند و نتیجه کار با آنها مثل امروز مشخص است. کسانی هستند که مورد اعتمادند و باید آنها را دعوت به همکاری کرد. ضمن این که باید این وضعیت از سیستم دولتی و وزارتخانه خارج شود. کار باید به دست افراد شاخصی که در این حوزه وجود دارند سپرده شود، افراد با ایمان، وطن پرست و فرهنگ دوستی که با اعتباری که در میان کشورهای تولیدکننده کاغذ دارند میتوانند این وضعیت را تغییر دهند و با یک تلفن کاغذ وارد کنند و به ایران برسانند.
وی در پایان متذکر شد: باید این وضعیت از انحصار بخش دولتی خارج شود. در مورد اقتصاد هم همین گونه است. ای کاش کار را به بازاریان خوش نامی در کشور میسپردند که تجربه دارند و در عین حال متخصص و با ایمان هستند. در این حالت بود که مملکت ما به این وضعیت نمیافتاد. کاغذ هم باید از سیستم دولتی خارج شود. در امور دیگر هم همین گونه است. به طور مثال در بنیاد مادر ما بارها این مسأله را به اشکال مختلف تجربه کردیم. بنیاد مادر یک فعالیت انسانی و جهانی انجام میدهد و از مادران شایسته تجلیل و تقدیر می کند. به طور مثال ما از مادرانی که در شهرستان های مختلف فرزندان خوب و شایسته ای تربیت کردند تجلیل می کنیم و به آنها پرچمی با یک رنگ خاص می دهیم. ظرف یک شب این پارچه در بازار نایاب می شود؛ سؤال اینجاست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و دست چه کسانی در کار است؟ ما چارهای نداریم جز این که کار را به افراد متخصص و نام آشنا بسپاریم، افرادی که تجربه دارند و باید به آنها اعتماد کرد در غیر این صورت برون رفتی از این وضعیت نداریم.
انتهای پیام/
نظر شما